صفر تا بینهایت

راهی به سوی خلاقیت، نواندیشی و نوآوری و حرکت از صفر به سوی بینهایت

زندگی سرشار از مشکلات است و این خبر خوبی است!
خبر خوبی برای آنانکه می دانند در پس هر مشکل راهی است به سوی پیروزی، در پس هر صفر راهی است به سوی بینهایت.

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با موضوع «روشهای خلق ایده» ثبت شده است

این شبیه چیه؟

۰۲
ارديبهشت

یکی از روشهای موثر در رسیدن به ایده های جدید و ایجاد تغییر در اشیاء و محصولات پیرامونمان، ترکیب کردن است. می توان یک میز را با صندلی ترکیب کرد و به یک اختراع جدید دست یافت. می توان مسواک و خمیردندان را با یکدیگر ترکیب کرد و یک محصول جدید ساخت.

 

یکی از روش های موثر برای ترکیب، استفاده از پرسش «این شبیه چیه؟» است. اما این پرسش چه کمکی به ما خواهد کرد؟ کافی است تنها به شی که قصد دارید در مورد آن دست به ابتکار بزنید توجه کرده و از خود بپرسید «این شبیه چیه؟» پاسخ شما هر چه باشد قادر خواهید بود بین آن شی و پاسخ بدست آمده یک ارتباط برقرار کرده و دست به ترکیب آن دو با یکدگیر بزنید.

 

برای مثال به تصویر زیر توجه کنید.

لامپ طناب دار

زمانی کسی از خود پرسیده است «لامپ کم مصرف مارپیچی» شبیه چیست؟ پس از آن به پاسخ «طناب گره زده شده» و پس از آن به «طناب دار» رسیده است. با ترکیب «لامپ» و «طناب دار» ابتکار فوق شکل گرفته است.

 

حالا به تصویر زیر توجه کنید.

جامدادی خارپشت

در این مورد نیز با توجه به شکل مداد پرسش «این شبیه چیه؟» مطرح شده است. مداد شبیه چیست؟ جوابهای گوناگونی وجود دارد. یکی از این پاسخ ها، «خار» است. خار شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟ خار پشت. با ترکیب مداد و خارپشت، جامدادی فوق شکل گرفته است. دیگر چه پاسخی می توان برای پرسش فوق داشت؟ یک مداد شبیه چیست؟ و یا چه چیز دیگری در خود خار دارد؟ کاکتوس. در این صورت جامدادی کاکتوسی ساخته خواهد شد.

 

با نگاه به هر چیز از خود بپرسید این شبیه چیست؟ کاربردش شبیه چیست؟ در این صورت با رسیدن به پاسخ و ترکیب آن شی با پاسخ بدست آمده به ایده جدیدی خواهید رسید.

 

چه باور کنید و یا نه، با استفاده از عبارت «این شبیه چیه؟» و نگاه به هزاران شی و محصول اطراف خود قادر خواهید بود تا آخرین روز عمر خود ایده های جدید خلق کنید. در این صورت بینهایت ایده خواهید داشت و به سوی بینهایت خواهید رفت.

  • پدرام نقدی

مشکلش چیه؟

۰۲
ارديبهشت


مشکل

آموختیم که توجه به مشکلات و نقاط ضعف‌ها می‌تواند ما را به سوی یافتن راه حل و خلاقیت و دستیابی به بینهایت سوق دهد. با برخورد به هر موضوع می‌توانید از خود بپرسید «مشکلش چیه؟» در این صورت ذهنتان به سرعت به دنبال مشکل و نقطه ضعف خواهد گشت. شاید در نگاه اول موضوع پیش رو اصلاً دارای مشکل به نظر نرسد ولی بیان این پرسش و توجه به مشکلات، ما را به سوی کشف آن‌ها حرکت خواهد داد.

برای مثال اگر از شما خواسته شود که در مورد یک جشن ایده پردازی کنید شاید توجه خود را به نکات مثبت و پر رنگ‌تر کردن آن‌ها معطوف کنید ولی توجه به مشکلات نیز می‌تواند منجر به پدید آمدن یک جشن جدید و یا ایجاد روشی جدید برای برپایی یک جشن شود.

لطفاً در مورد یک ادکلن ایده پردازی کنید.

خوب مشکل چیه؟ مشکل یک ادکلن چیست؟

1.      بوی ادکلن‌ها زود از بین می‌رود و گاهی باید در طول روز آن‌ها را تجدید کرد.

2.      یک ادکلن همیشه بوی یکسانی دارد.

خوب با توجه به این مشکلات چه راه حلی به ذهنتان خطور می‌کند؟

1.      می‌توان یک ادکلن با چند مخزن عطر ساخت تا هر بار با ترکیب مخازن مختلف با هم، بوی متفاوتی ایجاد شود.

2.      می‌توان مقداری از ادکلن را در یک مخزن کوچک ریخته و درون جیب گذاشت و یا به یقه پیراهن چسباند تا در این صورت ماندگاری بوی عطر بیشتر شود.

می‌بینید که توجه به مشکلات و نقاط ضعف مسئله شما را به سوی یافتن آن‌ها و همچنین کشف راه حل آن‌ها سوق داده و به این صورت خلاقیت و نوآوری ظهور خواهد کرد. با بیان پرسش «مشکلش چیه؟» می‌توان هر لحظه جهان را بهتر و بهتر کرد.

  • پدرام نقدی

سودش چیه؟

۰۲
ارديبهشت


سودش چیه

دانستید که توجه به مشکلات، ذهن را به سوی نوآوری سوق خواهد داد. به همین نسبت توجه به نکات مثبت مسئله و تلاش در جهت پر رنگ‌تر نمودن آن‌ها نیز می‌تواند منجر به خلاقیت و نوآوری گردد. چنانچه به جهان پیرامون خود توجه کنید خواهید دید که کشف همین منافع ایده های جدید و پول‌سازی را به جهان ارائه داده است.

زمانی یکی از معضلات نجاران، وجود براده‌ها و خاک چوب به جا مانده از فراینده نجاری بود. این خاک چوب‌ها به عنوان زباله و ضایعات به دور ریخته می‌شد و نجاران برای دفع این ضایعات به مسئولین این کار پول پرداخت می‌کردند.

روزی فردی به این ضایعات توجه کرد و تلاش کرد تا از این به ظاهر زباله‌ها استفاده کند. شاید او از پرسش «سودش چیه؟» استفاده نکرده باشد ولی این جمله همان تأثیر را به همراه خواهد داشت و توجه شما را به بهره‌برداری از ضایعات معطوف خواهد کرد. سپس آن فرد شروع به جمع‌آوری خاک چوب‌ها نمود و با ترکیب آن‌ها با چسب و استفاده از پرس، نوعی چوب جدید به نام «نئوپان» به جهان ارائه کرد و همین تغییر تفکر ساده او را به یک میلیارد تبدیل نمود.

با توجه به هر مسئله و تلاش در جهت یافتن ارزش‌های درون آن می‌توانید به نوآوری دست یابید. این ارزش را گاهی می‌توان افزایش داده و به حداکثر رساند و گاهی نیز آن را کم نموده و به صفر رساند. ایجاد تغییر در ارزش می‌تواند منجر به ایجاد محصولی جدید گردد.

با این دیدگاه سود و ارزش یک صندلی در چیست؟ خوب صندلی برای نشستن و استراحت کردن است. صندلی باعث می‌شود در هنگام کار با کامپیوتر و یا مطالعه کمتر احساس خستگی کنید. با توجه به ارزش راحتی و استراحت می‌توان به ایده‌های جدید رسید.

می‌توان تلاش کرد تا میزان این ارزش را افزایش داد و صندلی ساخت که کاربر بر روی آن بیشتر احساس راحتی کند. یک صندلی  نیمه خوابیده چطور است؟ یا یک صندلی بادی؟ یک صندلی همراه با ماساژ چطور؟

به همین شکل می‌توان ارزش استراحت و آرامش را از یک صندلی گرفت. یک صندلی را تصور کنید که نتوان بر روی آن آرام گرفت و مدام به چپ و راست حرکت کند. شاید این صندلی یک اسباب بازی جدید و یا یک صندلی جهت انجام حرکات ورزشی باشد.

با استفاده از پرسش «سودش چیه؟» در پی یافتن ارزش‌ها و تغییر آن‌ها باشد و با افزایش این ارزش‌ها جهان را به جای بهتری تبدیل کنید.

  • پدرام نقدی

باورم چیه؟

۰۱
ارديبهشت


باور

ذهن خلاق عصیانگر است. او حدود و قواعد را به هم می‌زند. او قادر است قوانین، الگوها و چهارچوب‌ها را نقض کند. با نادیده گرفتن یک قانون می‌توان ذهن را به سوی نوآوری حرکت داد. قوانین و باورهای ذهنی همیشه سدی در برابر نوآوری است و یک ذهن خلاق با بر هم زدن این چهارچوب‌ها، روش‌ها و الگوهای جدیدی خلق خواهد کرد.

جهت رسیدن به ایده‌های نو و حل مشکلات پیش رو می‌توان از عبارت «باورم چیه؟» بهره برد. با بیان این پرسش ذهن به دنبال قوانین و چهارچوب‌های مسئله گشته و با یافتن و شکستن آن‌ها به نوآوری خواهد رسید.

اگر بخواهید در مورد مشکل کمبود جای پارک خودرو ایده پردازی کنید چه خواهید گفت؟

برای حل این مشکل می‌توانید از پرسش «باورم چیه؟» استفاده کنید و با بیان این جمله در پی یافتن قوانین و باورهای ذهنی خود باشید. با کمی تفکر خواهید فهمید که باورهای فراوانی در مورد این مسئله در ذهن شما نقش بسته است.


1.      برای پارک خودرو به مکانی در یک پارکینگ عمومی و یا کنار خیابان نیازمندیم.

2.      یک خودرو برای پارک به جایی به اندازه یک خودرو و کمی هم بیشتر نیازمند است!

3.      باید برای کارهای شخصی از خودرو خود استفاده کنیم.

4.      نمی‌توان خودرو را وسط خیابان رها کرد.

5.      خودرو باید به صورت افقی و روی چهار چرخ خود پارک شود

6.      خودرو باید بر روی زمین پارک شود

هنوز هم می‌توان باورهای مختلفی را در مورد این مسئله یافت. حال کافی است باورهای ذهنی خود را تغییر دهید. برای مثال لازم نیست خودرو را روی چهار چرخش پارک کرد. شاید بتوان آن رو به صورت کتاب درون قفسه کتابخانه پارک کرد. یا کمی آن را شیب دار پارک کرد. خودرو را می‌توان روی هوا پارک کرد و یک پارکینگ آسمانی ساخت. خودرو را می‌توان جمع کرد تا جای کمتری بگیرد. خودرو را می‌توان زیر زمین پارک کرد.

با تفکر در مورد همه اشیاء و همچنین تمامی مشکلات و استفاده از باورهای مسئله و شکستن آن‌ها می‌توان راه‌های جدید یافت. قوانین همیشه سدی در برابر خلاقیت هستند پس به این قوانین توجه نکنید، حتی اگر جزئی از بنیادی‌ترین قوانین طبیعت باشند.

  • پدرام نقدی


تغییر

هیچ چیز در این جهان عادی و معمولی نیست. انسان‌های عادی هیچ‌گاه به دنبال تغییر جهان پیرامون خود نیستند. زیرا اصلاً نیازی به ایجاد تغییر احساس نمی‌کنند. ذهن‌های عادی فقط هنگامی دست به ایجاد تغییر می‌زنند که مشکلی وجود داشته باشد. ولی یک ذهن بینهایت درک می‌کند که هر چیز در این جهان قابلیت بهتر و بهتر شدن دارد و از این رو پیوسته در تلاش است تا همه چیز را به نحو ارزشمندی تغییر دهد.

اما چه چیز را باید تغییر داد؟ در واقع هر چیز را به هر شکل ممکن تغییر دهید. برای این کار در ابتدا شی و یا مشکل پیش رو را به اجزاء تشکیل دهنده‌اش تقسیم کنید. سپس هر جزء را به هر شکل ممکن تغییر دهید. برای مثال در مورد یک صندلی می‌توان آن را به تکیه گاه، نشیمنگاه، پایه‌ها و غیره تقسیم کرد.

سپس توجه خود را بر روی پایه صندلی معطوف کنید. می‌توان جنس آن را تغییر داد. در این صورت هزاران ماده مختلف را می‌توان جایگزین آن کرد. چوب، فلز، شیشه، سنگ، کاغذ، یخ و مانند آن. می‌توان تعداد آن را تغییر داد و آن را از صفر تا بینهایت تعداد پایه تغییر داد. نظرتان در مورد منفی دو پایه چست؟! یک صندلی با تعداد دو پایه منفی چگونه صندلی خواهد بود؟ می‌توانید نحوه حرکت و قرارگیری پایه‌ها را تغییر داد. یک پایه فنری چطور است؟ می‌توان ارتفاع، طول و عرض آن را تغییر داد. می‌توان قوانین فیزیکی حاکم بر آن را تغییر داد. آن را گرم و یا سرد درست کرد. می‌توان قانون الکترونیک و مغناطیس را به آن افزود. می‌توان قوانین نور و اپتیک را در مورد یک پایه صندلی به کار برد. همچنین می‌توان نحوه کاربرد آن را تغییر داد و مصارف دیگری برای آن یافت.

می‌توانید درک کنید که هزاران تغییر را می‌توان در یک جزء اعمال کرد و با تفکر در مورد هر یک از این تغییرات به یک صندلی جدید دست یافت. به همین سادگی و با کمی تخیل و تفکر می‌توان به ایده و خلاقیت رسید.

  • پدرام نقدی

برهم کنش

۰۱
ارديبهشت

برهمکنش

تمامی اشیاء و عوامل موجود در این جهان می‌تواند بر مسائل دیگر تأثیر گذار باشد. هر موضوعی بر موضوع دیگر تأثیر گذار خواهد بود و این تأثیر منجر به ایجاد تغییر در موضوع دوم خواهد شد. با این تفکر می‌توانید از این روش جهت ایجاد تغییرات در اشیاء استفاده کنید. روش برهم کنش دارای سه بخش است که در زیر به آن‌ها اشاره خواهد شد.


الف) برهم کنش نزدیک

در این روش بین موضوع مورد نظر و موضوعات مرتبط با آن یک رابطه ایجاد می‌کنیم و از تأثیر آن‌ها بر هم استفاده می‌کنیم. برای مثال در مورد یک صندلی موضوعات مرتبط با آن را مشخص می‌کنیم. یکی از این موضوعات نزدیک و مرتبط به صندلی، کتاب است. حال می‌توانید به ترکیب کتاب و صندلی دست بزنید و یا یک صندلی بسازید که مانند کتاب باشد. مثلاً مانند کتاب ورقه ورقه باشد و یا مانند آن دارای کاور و جلد باشد و یا بتوان روی آن چیزی نوشت و یا از روی آن چیزی خواند. می‌توان دسته صندلی را به مانند یک کتاب به صورت ورقه ورقه ساخت تا مطالبی برای مطالعه در آن قرار گیرد.

 

ب) برهم کنش داخلی

در این روش از اجزاء داخلی یک موضوع و تأثیر متقابل آن‌ها بر یکدیگر استفاده می‌کنیم. برای مثال در مورد همان صندلی می‌توان آن را به اجزاء سازنده‌اش مانند تکیه‌گاه، نشیمنگاه، پایه‌ها و مانند آن‌ها تقسیم کرد. سپس سعی می‌کنیم تا یک ارتباط بین پایه صندلی و تکیه‌گاه ایجاد کنیم. با این تفکر می‌توان برای تکیه‌گاه صندلی هم چهار پایه ایجاد کرد. در این صورت یک صندلی در دو حالت مختلف بر روی زمین قرار می‌گیرد. در یک حالت بر روی پایه‌های نشیمنگاه و در یک حالت بر روی پایه‌های تکیه‌گاه. در حالت دوم کاربر کمی به صورت درازکش خواهد بود.


ج) برهم کنش دور

در این روش می‌توان بین موضوع مورد نظر و هر موضوع و مفهوم دیگری یک رابطه برقرار کرد. این موضوع کاملاً از موضوع اول دور است و می‌تواند هر چیزی باشد. برای یافتن موضوع دور می‌توانید به اطراف خود نگاه کرده و موضوعی بیابید و یا یک کتاب یا مجله را باز کرده و اولین کلمه بدست آمده را استفاده کنید. سپس می‌توان بین موضوع و کلمه بدست آمده یک ارتباط ایجاد کرد.

این روش با نام «کلمه تصادفی» در جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ابتدا شاید بین کلمه مورد نظر و موضوع ما هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد، ولی با کمی تفکر می‌توان بین هر موضوعی با موضوعی دیگر یک ارتباط ایجاد کرد.

برای مثال در مورد صندلی مثال قبل می‌توان به دنبال یک کلمه جدید بود. یک کتاب را باز می‌کنید و کلمه کلم را می‌بینید. بگذارید از این کلمه بگذریم. کلم چه ربطی به صندلی دارد؟ ولی هیچ‌گاه چنین نکنید. همیشه می‌توان بین دو موضوع ارتباطی یافت. با این تصور ببینید کلم چه خصوصیاتی دارد. خوب کلم خوردنی است. آیا می‌توان یک صندلی خوردنی ساخت؟ یک صندلی قابل خوردن چگونه صندلی خواهد بود. شاید این صندلی را بتوان در هواپیماهای جنگی به کار برد. خلبانی که در صورت نیاز مجبور به اجکت بوده است و در بیابانی گیر افتاده است، می‌تواند از این صندلی استفاده کند.

دیگر چه؟ کلم به صورت ورقه ورقه است. می‌توان صندلی‌ها را طوری ساخت که کاملاً درون هم فرو رفته و چندین صندلی، تنها جای یک صندلی را گرفته و در صورت نیاز از هم جدا شده و چندین صندلی در اختیارمان باشد. کلم چه خصوصیات دیگری دارد؟ کلم رشد می‌کند، ریشه دارد و فتوسنتز می‌کند. یک صندلی که قابلیت رشد و فتوسنتز دارد چگونه است؟ صندلی ریشه دار چگونه صندلی‌ای خواهد بود؟

استفاده از روش‌های سه‌گانه بر هم کنش می‌تواند ذهن را به سوی خلاقت سوق دهد. ارتباط یک موضوع با موضوعی دیگر نواندیشی را در ذهن تحریک کرده و به این صورت به زودی اندیشه‌ای جدید و ارزشمند در ذهن ایجاد خواهد شد.

  • پدرام نقدی